سفارش تبلیغ
صبا ویژن
جشن سالگرد تاسیس تیم : 5 شنبه ، 4 تیرماه ، باغ دایی ، حرکت ساعت 18 از منزل آقای محبی
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من
درباره


تیم فوتبال شهدای پیامبر در تیرماه 1381 تأسیس گردید. رسالت این وبلاگ انعکاس اخبار تیم محبوبمان است.
دیکشنری

امروز هیئت زینبیون در ساعت 7:20 آغاز و در ساعت 8:40 با خوردن صبحانه به پایان رسید .

در ساعت 8:45 به سمت ورزشگاه آزادی حرکت کردیم و ساعت 9 به سالن دوازده هزار نفری رسیدیم و تمرین را با دو استقامت و حرکات کششی و نرمشی آغاز کردیم و سپس به چهار تیم زیر تقسیم شدیم :

 

تیم رنگی آقایان : مصطفی محبی نوری ، محمد کریمی ، امید ابراهیمی ، مهدی کلانتری و وحید اطهری پور .

تیم قرمز آقایان : مهدی شاکر ، فرشاد قالوچ ، علی صالحی ، وحید کلانتری و محمد شاکر .

تیم آبی آقایان : آرش باهر ، حامد حسن زاده ، دانا زیبایی ، محمد انصاری و محمدرضا رضوانی .

تیم سفید آقایان : اسماعیل شاهی ، میلاد رحیمی ، امیر حسین باروتی ، علی صفری و آرش سیدین .  

 

در کل 34 بازی انجام شد که تیم رنگی 18 بار ، تیم سفید 7 بار ، تیم آبی 5 بار و تیم قرمز 4 بار ، مقابل حریفان به برتری رسیدند .

محمد کریمی برترین بازیکن تمرین

آقای محمد کریمی با انجام یک بازی قابل قبول در خط دفاعی و همچنین کمک به دروازه بان کوتاه قامت تیم رنگی  در دفع ارسال های متعدد و شرکت در حمله های مخرب تیم رنگی ، به عنوان برترین بازیکن تمرین شناخته شد.

گلهای بازیهای امروز را آقایان :

میلاد رحیمی و وحید اطهری پور هر کدام 7 گل ، آقای مصطفی محبی نوری 6 گل ، امید ابراهیمی 4 گل ، وحید کلانتری و محمد رضا رضوانی هر کدام 2 گل ، فرشاد قالوچ و محمد کریمی و محمد شاکر و محمد انصاری هر کدام یک گل ، وارد دروازه های حریفان کردند .

از نکات جالب این تمرین گلهای تیم سفید بود که فقط توسط میلاد رحیمی زده شد .

در تمرین امروز بیشترین خطای زده را تیم سفید و بیشترین خطای خورده را تیم رنگی ، به خود اختصاص دادند .

تیم قرمز با 3 تیرکی که زد رکورد دار بیشترین ضربه به تیرکها شد .

تمرین امروز در ساعت 11:35 به پایان رسید .   

حاضرین : 20 نفر .

 






          
جمعه 87 دی 27 :: 1:14 عصر

روز چهارشنبه ساعت 19 وبعد از جمع شدن بچه ها به سمت منزل آقای مهری حرکت کردیم .

حدود 30 دقیقه در منزل آقا مهری بودیم و خاطرات سفر آقا وحید به کربلا را از زبان ایشان شنیدیم .

متاسفانه آقا مهری خودشان تشریف نداشتند .

ساعت 20 به منازلمان بازگشتیم .

حاضرین آقایان : مصطفی محبی نوری ، امیر حسین احمدی ، دانا زیبایی و وحید اطهری پور .






          
پنج شنبه 87 دی 26 :: 10:0 صبح

تغییر قبله مسلمین از بیت المقدس به مکه معظمه

 

         پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم‏ در مدت سیزده سال پس از بعثت در مکه و چند ماه بعد از هجرت در مدینه، به امر خداوند متعال به سوى بیت المقدس عبادت مى‏کرد (بیت ‏المقدس زادگاه حضرت عیسى و قبله یهود و نصارا بود) در حالى که مردم آن روز مکه برای کعبه اهمیت زیادى قائل می شدند و آنجا را بتخا‏نه خود قرار داده بودند.

اما هنگامیکه پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم به مدینه آمدند و به طرف بیت ‏المقدس نماز خواندند، یهودیان ساکن در مدینه شروع به بهانه جویى و اعتراض و تبلیغ بر علیه مسلمین کردند مبنى بر اینکه اینان از خود استقلال ندارند و اینکه  به طرف قبله ما نماز مى‏خوانند، دلیل  بر حقانیت ماست. تمامی این مسائل، دستاویزى براى کوبیدن پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم شده بود.

پیامبر (ص) از این موضوع بسیار رنج می برد و شبها به انتظار وحى (در این مورد) به آسمان چشم می دوخت و ساعت ‏شمارى مى‏کرد. سرانجام یک روز در حالى که دو رکعت از نماز ظهر را خوانده بود، حضرت جبرئیل (ع) مأمور شد که به وی وحی الهی را نازل کند. وی بازوى پیامبر (ص) را گرفت و روى او را به سوى کعبه گرداند.

"ما توجه تو را بر آسمان به انتظار وحی و تغییر قبله بنگریم و البته روی تو به قبله ایکه بدان خشنود شوی بگردانیم پس روی کن به طرف مسجدالحرام و شما مسلمین نیز هر کجا باشید در نماز روی بدان جانب کنید و گروه اهل کتاب بخوبی می دانند که این تغییر قبله بحق و راستی از جانب خدا است (نه به دلخواه کسی) و خداوند از کردار (ناپسند) آنها غافل نیست."

سوره مبارکه بقره ، آیه144

 

مسجدی به یادبود مسجد قدیمی در مدینه احداث شده و یادآور لحظات شکوهمند تغییر قبله مسلمین از بیت المقدس به کعبه است. از لحظاتی برای خود یادگار دارد که پیامبر عظیم الشأن پس از نزول وحی بر ایشان، درحالی که نصف نماز را به قبله بیت المقدس اقامه کرده بودند، نصف دیگر آن را به امر خداوند درست از شمال به جنوب برگشته و به خانه خدا و کعبه، آمال مسلمین ادا فرمودند و بدین ترتیب بود که قبله مسلمین در همان مکان و در همان زمان تغییر کرد و حکمت نامگذاری این مسجد به مسجد ذوقبلتین بر همین مبناست.

بعد از تغییر قبله، یهودیان ناراحت شدند و تبلیغات منفى خود را به شکل دیگرى شروع کردند و اظهار داشتند که چه عاملى باعث ‏شد که مسلمانان از قبله پیشین انبیا اعراض نمایند، پس یا کار سابقشان باطل بوده و یا کار فعلى آنان اشتباه است. خداوند متعال در آیه یاد شده جواب آنها را چنین مى‏دهد که همه جا مربوط به خداست و به هر کجا او دستور دهد، باید بدان سو نماز خواند و نقطه خاصى بدون دستور الهى داراى شرافت ذاتى نیست.

"مردم سفیه بیخرد خواهند گفت چه موجب آن شد که مسلمین از قبله ای که بر آن بودند (بیت المقدس) روی به کعبه آوردند بگو ای پیغمبر مشرق و مغرب خدایراست و هر که را خواهد او به راه راست هدایت کند."

سوره مبارکه بقره، آیه 142

 

قبله مدینه طیّبه، از معجزات رسول الله (ص) است که بدون اِعمال آلات نجومی و قواعد هندسی و یا دردست داشتن زیج و دیگر منابع طول و عرض جغرافیایی، آن را در غایت دقت و استوا تعیین کرده و به سوی کعبه ایستاد و فرمود:  "محرابی علی المیزان".

مدینه و مکه تقریباً در سطح یک دایره نصف النهار قرار گرفته اند و اندکی طول مدینه از مکه بیشتر و عرض مدینه نیز قریب چهار درجه بیشتر از مکه است، و قبله مدینه اندکی از جنوب به سوی مغرب منحرف است؛ و جالب این است که ناودان کعبه نیز در جانب غربی آن قرار دارد.

رسول الله (ص) هنگامیکه در مکه به سوی بیت المقدس نماز می خواند خانه کعبه را بین خود و بیت المقدس قرار می داد ولی این عمل در مدینه میسر نبود زیرا اگر کسی در مدینه مواجه مکه باشد، ناچار باید بیت المقدس را پشت سر قرار دهد و بالعکس، اما در مکه می تواند در طرف جنوب خانه کعبه، هم به سوی کعبه باشد و هم به سوی بیت المقدس.

چنانچه ناصر خسرو علوی در سیاحت نامه گوید: "مدینه شهری است بر کناره صحرایی نهاده و آنجا قبله، سوی جنوب افتاده است."

فرهاد میرزا در کتاب ارزشمندش عرض مکه مکرمه را 21 درجه و 33 دقیقه شمالی و طول آن را از گرنویچ (رصدخانه لندن) 40 درجه و 10 دقیقه شرقی، و عرض مدینه منوره را 25 درجه شمالی و طول آن را 39 درجه و 55 دقیقه آورده است که تفاوت میان دو نصف النهار مکه و مدینه 15 دقیقه است. و در اطلس لاروس مکه و مدینه را تقریباً در یک خط نصف النهار ترسیم کرده است.

 

فلسفه تغییر قبله

 فلسفه تغییر قبله با استفاده از مدارک اسلامى به نظر مى‏رسد، عبارت از موارد زیر باشند: پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله وسلم- وقتى که در مکه بودند چون می خواستند صفوف مسلمین از مشرکان‏ که به کعبه اهتمام مى‏ورزیدند جدا گردد، لذا به بیت ‏المقدس متوجه شدند و همین که به مدینه آمدند، در مرحله اول به طرف بیت‏ المقدس نماز ‏خواندند، ولی خواستار تغییر قبله شدند که این امر بواسطه این بود که یهودیان مسئله قبله را بعنوان دستاویزی قرار داده بودند و از این امر سوء استفاده می کردند و این در حالی بود که یهود و نصارا در کتابهاى دینى خود خوانده بودند که پیامبرى خواهد آمد که به دو قبله نماز مى‏خواند، همچنان که قرآن نیز به این مساله اشاره دارد.

براى آزمایش افراد مسلمانى که هنوز رسوبات دوران شرک در آنها بود و هنوز به مقام تسلیم نرسیده بودند اطاعت از این دستور بسیار کار دشوارى بود و در قرآن کریم  نیز به این مساله اشاره شده است:

" ... و ای پیغمبر ما قبله ای که بر آن بودی نگردانیدیم مگر برای اینکه بیازمائیم و جدا سازیم گروهی را که از پیغمبر خدا پیروی کنند از آنانکه به مخالفت او برخیزند و این تغییر قبله بسی گران بود جز در نظر هدایت یافتگان به خدا و خداوند اجر پایداری شما را در راه ایمان تباه نگرداند که خدا به خلق مشفق و مهربانست."

سوره مبارکه بقره ، آیه 143

 قبله مدینه آن چنان که پیغمبر اکــــرم (ص) به سوی آن نماز خوانده است، تا امروز به حال خود باقی است، و دانشمندان ریاضی به نام با قواعد ریاضی قبله مدینه را چنان یافتند که رسول الله بدون آن ها یافت و این ممکن نیست مگر به وحی و الهام ملکوتی، زیرا  از مدینه تا مکه به مسافت قریب صد فرسنگ است، و هیچ کس نقل نکرده است که رسول الله به قواعد ریاضی و آلات نجومی توسل جسته باشد. حق آن است که سعدی در اول بوستان گفت:

                    یتیمی که ناخوانده ابجد درست    

                                                              کتبخانه هفت اقلیم شست






          
پنج شنبه 87 دی 26 :: 5:0 صبح

دیروز ساعت 16:35 و بعد از جمع شدن بچه ها ، به سمت مسجد حضرت ابا الفضل (علیه السلام) حرکت کردیم و هنگام اذان مغرب به مسجد رسیدیم .

در ابتدا نماز مغرب و عشاء را به امامت حاج آقا امینی خواندیم .

سپس مداحی با خواندن شعرهای بسیار زیبا و ذکر مصیبت ، مجلس را به فیض رساند .

ساعت 19:15 به سمت هیئت انصار العباس حرکت کردیم و در راه فلافلی هم خوردیم  .

پس از شرکت در هیئت انصارالعباس به بیت الشهدا رفتیم و با تلاوت سوره واقعه برنامه را به پایان رساندیم.

در نهایت جلسه در ساعت 22 به پایان رسید .

حاضرین آقایان : مصطفی محبی نوری ، امیر حسین احمدی ، پوریا صدری ، محمد کریمی و وحید اطهری پور .






          
چهارشنبه 87 دی 25 :: 11:42 صبح

نام و نام خانوادگی : اسماعیل شاهی

تاریخ تولد : 21 / 9 / 1366 واقعی ، 31 / 6 / 1366 شناسنامه ای .

محل تولد : تهران ( بیمارستان آریا )

تحصیلات : فعلا دیپلم .

معدل : 16 .

الگو در فوتبال : جهان پهلوان تختی .

پست مورد علاقه : نیمکت ثابت .

هدف از حضور در تیم : کاشت و پرورش یک نهال ، تا در آینده به امید خدا زندگی پر ریشه و پر برکتی داشته باشم .

نظرت درباره تمرینات و جلسات هفتگی : شکرخدا با اینکه تمرینات در هفته تنها یک جلسه شده ولی از نظم و ترتیب قابل قبولی برخوردار شده . در ضمن قابل ذکر می باشد که ، تمرینی که به صورت لیگ برگزار گردید ، بسیار تمرین پرشور و هیجانی از آب درآمد و امیدوارم باز هم از این حرکات خوب صورت پذیرد . (البته به صورت صحیح)

در مورد جلسات هم باید بگویم که مدتی است توفیق چندانی پیدا نکردم که در جلسات هفتگی شرکت نمایم . اما برکت حضور استادی چون حاج آقا امینی را در میان اعضای تیم احساس می کنم و امیدوارم توفیقی حاصل گردد تا من هم از حضور ایشان مستفیض گردم .

تیم مورد علاقه : تشتک سازی شوش و در لالیگا شهدای پیامبر (ص)

رنگ مورد علاقه : سبز سیر .

به چه ورزش دیگری غیر از فوتبال علاقه داری : فوتزل .

غذای مورد علاقه : کریم سگ پز البته با رفقا .

دوست داری اردو کجا بریم : کربلا .

بهترین خاطره ای که از تیم داری چیست : اگر خدا بخواهد سفر کربلامون بهترین خاطره خواهد شد .

نظرت درباره وبلاگ تیم : بسیار جامع و پربار است . فقط اگر گاهی تنوع و نوآوری در قالب و صفحه بندی صورت گیرد ، چه بسا جالبتر هم می شود .

در آینده دوست داری چه کاره بشی : حرفی از انیشتین در ذهنم (؟) هست اونم اینه که سعی کنیم چیزی را که دوست داریم ، بدست آوریم .وگرنه مجبوریم چیزی که بدست آوردیم ، دوست بداریم .

اکثرا ما خیلی آرزوها راجع به شغلمون داریم که مثلا فلان کاره بشیم ، ولی در هر صورت آرزو دارم صاحب شغلی باشم که رضایت خدا و رضایت خودم در آن باشد .

دوست عزیز آقای اسماعیل شاهی

بهترین تجربه زندگی شما چیست : اگر خدا بخواهد سفر عتبات عالیات ، بهترین تجربه زندگی من خواهد بود .

اگر نصیحتی برای بچه های تیم داری بفرما : من در جایگاهی نیستم که بخواهم بچه ها را نصیحت بکنم ، اما این آرزو را برایشان دارم که همواره بنده صالح خدا و سرباز امام زمان باشند .

به نظر شما مرد کیست : حضرت علی اصغر(علیه السلام) .

یه بیت شعر برای ما می خوانی :

تا دلم روضه ی عباس (ع) شنید و بشکست        رو بر حرم ساقی بی دست نشست

با    خود  بنشست  و  بگفت    یا   مولا      دریاب     دل    مستحق    رسوا    را

ناگاه     شنیدم    که      ندایی     آمد      گفتا   چه  عجب  طوطی  رقاص  آمد

(اسماعیل شاهی)

الگوی شما در مداحی کیست : انصافا من خودم را مداح نمیبینم ، مداح اهل بیت کجا و ما کجا .اما در حد خودم بیشتر از شعر های حاج محمود کریمی استفاده می کنم .

نظرت درباره برنامه های این 10 شب بیت الشهدا ، چیست : به برکت اسم شهدا که بر روی این مکان است ، مجالسی که در این شب ها برگزار شد بسیار معنوی و پرشور بود .

از آرزوهایت برای ما بگو :

1)     ظهور آقا امام زمان (عج) .

2)     نابودی رزمندگان اسرائیل .

3)     شهادت در رکاب آقا .

4)     خلاصه داستان عاقبت به خیری در دنیا و آخرت .

صحبت پایانی : اگر ساعت 12:32 نبود ، حرف های پایانی زیادی داشتم . ولی خیلی خوابم میاد .

 

این مصاحبه از تاریخ 15/10 تا 16/10 به طول انجامید و لقب طولانی ترین و بلندترین مصاحبه را به خود اختصاص داد .

در ضمن انجام این مصاحبه نشانه های جالبی برای مصاحبه شونده و مصاحبه کننده  داشت ، که آقای شاهی در صورت تمایل در قسمت نظرات این نشانه ها را درج میکند .

 

 

   

 






          
شنبه 87 دی 21 :: 5:0 صبح

روز پنج شنبه ساعت 13:30 از جلوی مسجد به سمت ورزشگاه حرکت کردیم . ساعت 14 به سالن 12 هزار نفری رسیدیم و تمرین را با انجام دو استقامت و حرکات کششی آغاز کردیم . و سپس به چهار تیم تقسیم شدیم :

 

تیم مشکی آقایان : آقا وحید ، مصطفی محبی نوری ، یاشار صراف پور وحید علیخانی و  مهرداد محبی نوری .

تیم آبی آقایان : امیر حسین سحرخیز ، دانیال دانشور ، دانیال مرادی و امیر حسین باروتی .

تیم سفید آقایان : سید محمد حسین زاهد ، میلاد رحیمی ، مرتضی محسنی ، محمد کریمی و بهزاد دقیق احمدی .

تیم قرمز آقایان : حامد حسن زاده ، داوود قاسمی ، محمد انصاری ، محمدرضا رضوانی و وحید اطهری پور .

 

در تمرین امروز روی هم رفته 28 بازی انجام شد که تیم های مشکی و آبی هر کدام 9 بار و تیم های سفید و قرمز هر کدام 5 بار ، به پیروزی رسیدند .

امیرحسین سحرخیز برترین بازیکن تمرین

در تمرین دیروز آقای امیر حسین سحرخیز با انجام یک بازی فیزیکی و قدرتی و در عین حال تکنیکی و روانه کردن چندین شوت اروپایی به سمت دروازه ها ی حریفان ، به عنوان برترین بازیکن تمرین انتخاب شدند .

گل های این بازی ها را آقایان :

مصطفی محبی نوری  و امیر حسین سحرخیز هر کدام 4 گل ، آقا وحید و میلاد رحیمی و داوود قاسمی و دانیال مرادی و محمدرضا رضوانی هر کدام 2 گل ، سید محمد حسین زاهد و دانیال دانشور و امیر حسین باروتی و مرتضی محسنی و محمد انصاری هر کدام 1 گل ، به ثمر رساندند .

تمرین در ساعت 16 به پایان رسید .

حاضرین : 19 نفر .

 






          
جمعه 87 دی 20 :: 11:24 صبح

روز سه شنبه که مصادف بود با شب عاشورای حسینی ، طبق روال معمول ساعت 16:30 از جلوی مسجد پیامبر به سمت مسجد حاج آقا امینی حرکت کردیم و ساعت 17:20 به مسجد رسیدیم .

در ابتدا نماز مغرب و عشاء را به امامت حاج آقا امینی خواندیم و سپس از سخنان گهربار ایشان استفاده کردیم .

ساعت 20:10 به سمت محل بازگشتیم تا مراسم عزاداری شب دهم محرم را در بیت الشهدا برگزار کنیم .

مراسم عزاداری از ساعت 21:15 آغاز شد و در ابتدای مراسم ، زیارت عاشورا توسط آقایان سید محمد حسین زاهد و اسماعیل شاهی و امیر حسین سحرخیز  خوانده شد وسپس حدود 30 دقیقه سینه زنی داشتیم و مراسم در ساعت  23:10 به پایان رسید .

حاضرین آقایان : مصطفی محبی نوری ، سید محمد حسین زاهد ، امیر حسین سحرخیز ، اسماعیل شاهی ، حامد حسن زاده ، میلاد رحیمی ، علی صالحی ، پوریا صدری ، محمد کریمی و مسیحا هاشمی (پسر دایی پوریا) .






          
جمعه 87 دی 20 :: 11:0 صبح

امام علی بن حسین (علیه السلام)

 

امام علی بن حسین بن علی بن ابیطالب علیه السلام مشهور به سجاد، چهارمین امام شیعیان بنا به قولی مشهور، در پنجم شعبان سال 38 هجری قمری متولد شدند. امام زین العابدین فرزند امام حسین (ع) و شهربانو، دختر یزگرد سوم پادشاه ایران، بود که در زمان فتح ایران توسط مسلمین به اسارت گرفته شدند و سپس بر اساس انتخاب خودشان به عقد حسین ابن علی (ع) در آمدند. امام زین العابدین علیه السلام زمانی دیده به جهان گشود که زمام امور در دست جد بزرگوارش امام علی بن ابیطالب علیه السلام بود. آن حضرت 3 سال از خلافت علوی و حکومت چند ماهه امام حسن علیه السلام را درک کرد. امام سجاد علیه السلام در عاشورای سال 61 هجری قمری حضور داشت و در آن واقعه به صورتی معجزه آسا نجات یافت و پس از شهادت پدرش امام حسین علیه السلام مسئولیت زمامداری شیعیان از جانب خدا بر عهده او گذاشته شد.


هر که کرامت و بزرگوارى نفس داشته باشد، دنیا را پَست انگارد.
امام سجاد (ع)

رسالتها در عصر امام سجاد علیه السلام:

مردم مسلمان عصر امام علیه السلام به علت تبلیغات و فعالیتهای سیاسی و فرهنگی حکومتهای نامشروع در برابر حقایق سیاسی و مذهبی در نهایت جهالت و بی دینی به سر می بردند. بدعتها و عقاید گمراه کننده و باطل به عنوان احکام و عقاید مذهبی، مورد اعتقاد و عمل مسلمانان قرار گرفته بود. در چنین شرایطی، بزرگترین و مهمترین مسئولیت امام سجاد علیه السلام، احیای مجدد اسلام ناب محمدی (ص)، تبیین جایگاه امامت و رهبری اهل بیت علیه السلام، مبارزه با جهالت سیاسی و مذهبی مردم و تربیت مجاهدان واقعی بود. امام علیه السلام می باید در برابر حقایق سیاسی اسلام روشنگری می کردند بویژه که درباره امامت و رهبری و افشاگری علیه حکومتهای غاصب و ظالم و ترویج فرهنگ جهاد و شهادت لازم بود که شیعیان و مسلمانان را برای مبارزه و جهاد علیه ظلم، بدعت و گمراهی آماده می ساختند. آن حضرت موفق شدند که در سخت ترین شرایط و با استفاده از ظریفترین شیوه های تبلیغاتی و مبارزاتی، در اهداف خویش موفق و پیروز شوند.

خشنودى از پیشامدهاى ناخوشایند، بلندترین درجه یقین است.
امام سجاد (ع)


نقش امام سجاد در تربیت موالی:

"موالی" یعنی: عده ای از ایرانیان که به عراق آمده و در آنجا با تشیع آشنا شده. همچنین از جمله موضوع شایع در قرن اول و دوم هجری تربیت موالی بود. این افراد عمدتاً به علت داشتن استعداد مناسب و نیز آمادگی کسب علم و نیز با احساس ضعفی که ایشان در برابر عرب ها داشتند و درصدد بودند که آن را جبران کنند، به خوبی در زمینه حدیث کار کردند و در نتیجه توانستند در مدت زمانی کوتاه از فقها و محدثین مراکز عمده اسلامی شوند. این افراد در خانواده های مختلف عرب، تربیت شده بودند که طبعاً انگیزه های سیاسی و مذهبی جاری و مرسوم در آن قبایل و عشیره ها، به اینان نیز سرایت کرده بود، به ویژه کوفه، بیشتر گرایش شیعی داشت و "موالی" آن نیز چنین بودند، از این رو اهل بیت علیهم السلام نیز از این ویژگی برای تربیت موالی استفاده کردند. در این میان، سیاست علی بن الحسین علیه السلام شایان توجه بسیار است. امام می کوشید تا در مدینه، با تربیت طبقه "موالی"، راه را برای آینده باز کند. و اسلام صحیح و سلیم را به آنان (که زمینه کافی داشتند) انتقال دهد، پس با شخصیتی که امام داشت به شایستگی می توانست در روحیه موالی اثر بگذارد و احساسات شیعی را به آنان انتقال دهد.






          
جمعه 87 دی 20 :: 10:40 صبح

امام حسین (علیه السلام)

ولادت

در روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت دومین فرزند برومند حضرت على وفاطمه , که درود خدا بر ایشان باد, در خانه وحى و ولایت چشم به جهان گشود. چون خبر ولادتش به پیامبر گرامى اسلام (ص ) رسید, به خانه حضرت على (ع)و فاطمه (س ) آمد و اسما را فرمود تا کودک را بیاورد.اسما او را در پارچه اى سپید پیچید و خدمت رسول اکرم (ص ) برد, آن گرامى به گوش راست او اذان و به گوش چپ او اقامه گفت.
به روزهاى اول یا هفتمین روز ولادت با سعادتش , امین وحى الهى , جبرئیل  فرود آمد و گفت : سلام خداوند بر تو باد اى رسول خدا, این نوزاد را به نام پسر کوچک هارون (شبیر)  که به عربى (حسین ) خوانده می شود نام بگذار. چون على براى تو به سان هارون براى موسى بن عمران است , جز آن که تو خاتم پیغمبران هستى .و به این ترتیب نام پرعظمت حسین از جانب پروردگار, براى دومین فرزند فاطمه (س ) انتخاب شد.
به روز هفتم ولادتش , فاطمه زهرا که سلام خداوند بر او باد, گوسفندى را براى فرزندش به عنوان عقیقه  کشت , و سر آن حضرت را تراشید و هم وزن موى سر او نقره صدقه داد.

حسین (ع ) و پیامبر (ص (

از ولادت حسین بن على (ع ) که در سال چهارم هجرت بود تا رحلت رسول الله (ص ) که شش سال و چند ماه بعد اتفاق افتاد, مردم از اظهار محبت و لطفى که پیامبر راستین اسلام (ص ) درباره حسین (ع ) ابراز میداشت , به بزرگوارى و مقام شامخ پیشواى سوم آگاه شدند.
سلمان فارسى می گوید: دیدم که رسول خدا (ص ) حسین (ع ) را بر زانوى خویش نهاده او را می بوسید و می فرمود: تو بزرگوار و پسر بزرگوار و پدر بزرگوارانى , تو امام و پسر امام و پدر امامان هستى , تو حجت خدا و پسر حجت خدا و پدر حجتهاى خدایى که نُه نفرند و خاتم ایشان ,قائم ایشان (امام زمان عج ) می باشد.
انس بن مالک روایت می کند: وقتى از پیامبر پرسیدند کدام یک از اهل بیت خود را بیشتر دوست می دارى , فرمود: حسن و حسین را,  بارها رسول گرامى حسن (ع ) و حسین (ع ) را به سینه می فشرد وآنان را می بویید و می بوسید .
ابوهریره که از مزدوران معاویه و از دشمنان خاندان امامت است , در عین حال اعتراف می کند که : رسول اکرم را دیدم که حسن و حسین را بر شانه هاى خویش نشانده بود و به سوى مامی آمد, وقتى به ما رسید فرمود هر کس این دو فرزندم را دوست بدارد مرا دوست داشته , و هر که با آنان دشمنى ورزد با من دشمنى نموده است. عالیترین, صمیمیترین و گویاترین رابطه معنوى و ملکوتى بین پیامبر و حسین را میتوان در این جمله رسول گرامى اسلام(ص )خواند که فرمود:حسین از من و من ازحسینم  .

حسین (ع ) با پدر

شش سال از عمرش با پیامبر بزرگوار سپرى شد, و آن گاه که رسول خدا (ص ) چشم از جهان فروبست و به لقاى پروردگار شتافت , مدت سى سال با پدر زیست . پدرى که جز به انصاف حکم نکرد , و جز به طهارت و بندگى نگذرانید , جز خدا ندید و جز خدا نخواست و جز خدا نیافت . پدرى که در زمان حکومتش لحظه اى او را آرام نگذاشتند ,همچنان که به هنگام غصب خلافتش جز به آزارش برنخاستند...
در تمام این مدت , با دل و جان از اوامر پدر اطاعت می کرد, و در چند سالى که حضرت على (ع) متصدى خلافت ظاهرى شد, حضرت حسین (ع ) در راه پیشبرد اهداف اسلامى , مانند یک سرباز فداکار، همچون برادر بزرگوارش می کوشید, و در جنگهاى جمل , صفین و نهروان شرکت داشت.
به این ترتیب , از پدرش امیرالمؤمنین(ع ) و دین خدا حمایت کرد و حتى گاهى در حضور جمعیت به غاصبین خلافت اعتراض می کرد. در زمان حکومت عمر, امام حسین (ع ) وارد مسجد شد, خلیفه دوم را بر منبر رسول الله (ص ) مشاهده کرد که سخن میگفت. بی درنگ از منبر بالا رفت و فریاد زد: از منبرپدرم فرود آى ....

امام حسین (ع ) با برادر

پس از شهادت حضرت على (ع ), به فرموده رسول خدا (ص ) و وصیت امیرالمؤمنین (ع ) امامت و رهبرى شیعیان به حسن بن على (ع ), فرزند بزرگ امیرالمؤمنین (ع ), منتقل گشت و بر همه مردم واجب و لازم آمد که به فرامین پیشوایشان امام حسن (ع ) گوش فرادارند. امام حسین (ع ) که دست پرورد وحى محمدى و ولایت علوى بود, همراه و همکار و همفکر برادرش بود. چنان که وقتى بنا بر مصالح اسلام و جامعه مسلمانان و به دستور خداوند بزرگ , امام حسن (ع ) مجبور شد که با معاویه صلح کند و آن همه ناراحتی ها را تحمل نماید, امام حسین (ع ) شریک رنج هاى برادر بود و چون میدانست که این صلح به صلاح اسلام و مسلمین است , هرگز اعتراض به برادر نداشت .
حتى یک روز که معاویه , در حضور امام حسن (ع ) وامام حسین (ع ) دهان آلوده اش را به بدگویى نسبت به امام حسن (ع ) و پدر بزرگوارشان امیرمؤمنان (ع ) گشود, امام حسین (ع ) به دفاع برخاست تا سخن در گلوى معاویه بشکند و سزاى ناهنجاریش را به کنارش بگذارد, ولى امام حسن (ع ) او را به سکوت و خاموشى فراخواند, امام حسین (ع ) پذیرا شد و به جایش بازگشت , آن گاه امام حسن (ع ) خود به پاسخ معاویه برآمد, و با بیانى رسا و کوبنده خاموشش ساخت .






          
جمعه 87 دی 20 :: 10:39 صبح

ابوالفضل العَبّاس (علیه السلام(

ولادت:

عباس بن على بن ابى طالب (علیهم السلام) مُکنى به ابوالفضل ومادرش فاطمه کلابیه مکناة به ام البنین مىباشد. در سال 26 هجرى متولد شد.آن حضرت را سقا و قمر بنى هاشم و صاحب لواء الحسین لقب داده اند .

سیره :

در مقاتل آمده است : عباس (علیه السلام) مردى خوش قامت بود وهنگام سوار شدن بر اسب هاى بلند قامت پاهایش بر زمین مىکشید ، به فرموده امام صادق (علیه السلام) وى داراى بصیرت و خردى نافذ و ایمانى استوار بوده.شخصیتى که لشکر دشمن در واقعه کربلا آن جناب را رکن بزرگ سپاه امام حسین (علیه السلام) مىدانسته و لذا به عناوین مختلف تلاش مىکرده که او را از امام جدا سازند که گاهى عبداللّه بن حزام را به عنوان اخذ امان نامه از ابن زیاد جهت او وادار مىکرده که وى را به آن سوى بکشند، و روزى شمربن ذى الجوشن بلحاظ قرابتى که با آن جناب داشته صدا زده: خواهر زاده هایم، عباس و برادرانش کجایند؟ امّا حضرت ابوالفضل(علیه السلام) آگاه تر از این بود که به این امور اعتنا کند و این نداها را پاسخ دهد.حضرت ابى الفضل که در رکاب برادرش حضرت ابى عبداللّه الحسین (علیه السلام) در کربلا بود ضمن مدت هشت روز حضور آنها در آن سرزمین امور مهمه‌اى را که به آسایش و امنیت اهل بیت امام (علیه السلام) مربوط بوده از قبیل نگهبانى خیمه‌ها وتهیه آب در ایام محاصره و قطع آب که از روز هفتم محرم شروع شد ، بعهده داشته است، هنگامى که تشنگى بر اهل و عیال امام حسین (علیه السلام) شدت یافت آن بزرگوار در رأس سى سوار با فداکارى شگرفى سى مشک آب جهت تشنگان به خرگاه رساند. مرحوم شیخ مفید نقل مىکند عصر نهم محرم ناگهان عمر سعد لشکر خود را آماده ساخت و اعلان جنگ داد و با جمع لشکر در نزدیکى خرگاه امام حسین (علیه السلام) صف زدند ، در آن حال حضرت جلو خیمه مخصوص خود نشسته و شمشیر را بدامن نهاده (از خستگى) بخواب رفته بود که صداى همهمه سپاه و شیهه اسبان بگوش خواهرش زینب (علیها السلام) رسید ، برادر را بیدار کرد ، حضرت سربرداشت و فرمود: هم اکنون پیغمبر (صلى الله علیه وآله) را بخواب دیدم که فرمود: اى حسین ما در انتظار توایم. زینب (علیها السلام) چون شنید سیلى بصورت زد و گفت: اى واى! حضرت او را دلدارى نموده او را بسکوت امر کرد و سپس فرمود: اى عباس سوار شو و بنزد اینها برو و از آنها بپرس چه مىخواهید؟ حضرت ابى الفضل با بیست سوار بسوى آنها شتافت و از آنها سبب پرسید. گفتند: امیر ما را فرمان داده که یا تسلیم شوید و یا آماده نبرد باشید. عباس ماجرا را به برادر ابلاغ نمود. حضرت فرمود: به آنها بگو یک امشب را بما مهلت دهید که به نماز و تلاوت قرآن بپردازیم و فردا آماده‌ایم. عباس پیام برادر را به آنها رساند و آنها پذیرفتند. عباس آخرین کس از یاران امام بود که به شهادت رسید واین امر نشان دهنده کمال وفادارى وهمدردى با برادر میباشد، حتى برادران را پیش از خود به میدان فرستاد که خود آخرین کسى باشد که با برادرش امام حسین ودر کنار آن حضرت باشد.
در مقاتل آمده است که چون تشنگى بر امام واهل بیت (علیهم السلام) شدت یافت از برادر در خواست عزیمت به جنگ نمود لکن امام فرمود : تو پرچم دار من هستى ولى برو وبراى اهل بیت (علیهم السلام) آب بیاور ،عباس (علیه السلام) به طرف فرات حرکت نمود وچون سپاه به خوبى عباس را مىشناخت از ترس راه را برایش باز نمود وحضرت چون به آب رسید خواست آب بنوشد ولى بیاد تشنگى امام افتاد آب را ریخت و مشک را پر نموده واز راه نخلستان عازم خیمه ها گردید هر کس که به وى نزدیک مىشد کشته مىگشت تا اینکه بدست زید بن ورقاء وحکیم بن طفیل (با تفصیلى که در کتب مقاتل آمده) بشهادت رسید. نقل است که روزى امام سجاد (علیه السلام) به عبیداللّه بن عباس فرزند ابى الفضل نگاهى کرد واشک از چشمان مبارکش سرازیر گشت سپس فرمود: هیچ روزى سخت تر از روز احد بر پیغمبر نگذشت که عموئى مانند حمزه اسداللّه واسد رسوله از دست بداد وپس از آن روز موته که پسر عمش جعفر را از دست داد، اما روزى چون روز حسین نبود که سى هزار نفر او را محاصره نمودند وخود را مسلمان مى پنداشتند وهمه بکشتن او نزد خدا تقرب مىجستند در حالى که او آنها را بیاد خدا مىآورد وآنان را موعظه مىنمود ولى سودى نبخشید وسرانجام او را مظلوم کشتند. سپس فرمود: خدا رحمت کند عمویم عباس را که دینش را بر جانش برگزید وآزمایشى شگفت بداد وخویشتن را فداى برادر ساخت تا اینکه دستهایش قطع شد وخداوند بجاى آن، دو بال به وى کرامت نمود که در بهشت با ملائکه پرواز میکند مانند جعفر، وعباس را نزد خدا مقامى است که همه شهدا بر آن رشک برند.

شهادت:

روز دهم محرم سال 61 هجرى یه شهادت رسید وهنگام شهادت سى و چهار سال از عمر شریفش مىگذشت






          
جمعه 87 دی 20 :: 10:37 صبح
<   1   2   3   4   5   >>   >   
آمار
  • بازدید امروز: 13
  • بازدید دیروز: 30
  • کل بازدیدها: 280042
همراهان

ابزار وبلاگ