امام رضا علیه السلام در سال 148 هجرى قمرى در شهر مدینه به دنیا آمد. پدر ایشان امام موسى بن جعفر علیه السلام و مادرشان بانویى بزرگوار و خردمند به نام نجمه بود. امام رضا علیه السلام در همان سالى زاده شد که پدربزرگ ایشان ، یعنى حضرت امام جعفر صادق علیه السلام به شهادت رسید.

ابعاد وجودی امام رضا علیه السلام بسیار گسترده است و توان و شناخت ما بسیار محدود و مجال مطرح نمودن ابعاد شخصیت معنوی ، اخلاقی ، علمی ، سیاسی و ... ایشان نیست و در این مجمل تنها به گوشه ای از تاریخ در مورد شهادت ایشان که از اباصلت  روایت گردیده اشاره می کنیم.

مأمون غلامش را فرستاد که امام را نزد او ببرد. امام به مجلس مأمون رفت و من هم به دنبالش بودم. در جلوی او طبقی از خرما و انواع میوه بود. خود مأمون خوشه ای از انگور به دست داشت که تعدادی از آن را خورده و مقداری باقی مانده بود.
با دیدن امام، برخاست و او را در آغوش کشید و پیشانی اش را بوسید و کنار خود نشاند. سپس آن خوشه انگور را به امام تعارف کرد و گفت:« من از این انگور بهتر ندیده ام.»
امام فرمود:« چه بسا انگورهای بهشتی بهتر باشد.»
مأمون گفت:« از این انگور میل کنید. »
امام فرمود:« مرا معذور بدار. »
مأمون گفت:« هیچ چاره ای ندارید. مگر می خواهید ما را متهم کنید؟ نه. حتماً بخورید.» سپس خودش خوشه انگور را برداشت و از آن خورد و آن را به دست امام داد.
امام سه دانه خورد و بقیه اش را زمین گذاشت و فوراً برخاست.
مأمون پرسید:« کجا می روید؟»
فرمود:« همان جا که مرا فرستادی. »
سپس عبایش را به سر انداخت و به خانه رفت و به من فرمود:« در را ببند. »
سپس در بستر افتاد.
من در وسط خانه محزون و ناراحت ایستاده بودم که ناگهان دیدم جوانی بسیار زیبا پیش رویم ایستاده که شبیه ترین کس به حضرت رضا علیه السلام است.
جلو رفتم و عرض کردم:« از کجا داخل شدید؟ درها که بسته بود. »
فرمود:« آن کس که مرا از مدینه تا اینجا آورد ، از در بسته هم وارد کرد. »
پرسیدم:« شما کیستید؟»
فرمود:« من حجّت خدا بر تو هستم، ای اباصلت! من محمد بن علی الجوادهستم. »
سپس به طرف پدر گرامیش رفت و فرمود:« تو هم داخل شو! »
تا چشم مبارک حضرت رضا علیه السلام به فرزندش افتاد، او را در آغوش کشید و پیشانی‌اش را بوسید.
حضرت جواد علیه السلام خود را روی بدن امام رضا انداخت و او را بوسید. سپس آهسته شروع کردند به گفتگو که من چیزی نشنیدم. اسراری بین آن پدر و پسر گذشت تا زمانی که روح ملکوتی امام رضا علیه السلام به عالم قدس پر کشید. 

امام حسن علیه السلام در 15 رمضان المبارک سال سوم هجری به دنیا امدند و در سن 47 سالگی بوسیله زهری که جعده ملون ( همسر حضرت ) به ایشان خوراندند به شهادت رسیدند.

براستی هیچ قلمی قادر به شمارش کمالات حسنی نیست.
تصمیم گرفتم از حلم ایشان برایتان بگویم ؛

از جناب کامل مبرد نقل شده که روزی حضرت سوار بر مرکب بودند که مردی از اهل شام آن حضرت را ملاقات کرد و تا جایی که توان داشت آن حضرت را لعن و نفرین کرد و وقتی که ساکت شد حضرت سلام کردند ، تبسمی کردند و فرمودند : ای شیخ گمان می کنم که غریب می باشی و گویا مشتبه شده باشد امری چند ، پس اگر از ما اسرضاء جویی از تو راضی و خشنود می شویم و اگر چیزی سئوال کنی عطا می کنیم و اگر از ما طلب ارشاد و هدایت کنی ، تو را ارشاد می کنیم و اگر بردباری بطلبی عطا می کنیم و اگر گرسنه باشی تو را سیر می کنیم و اگر برهنه باشی تو را می پوشانیم و اگر محتاج باشی بی نیازت می کنیم و اگر رانده شده ای تو را پناه می دهیم و اگر حاجتی داری حاجتت را بر می آوریم ...
چون مرد شامی این سخنان را شنید ؛ گریست و گفت : شهادت می دهم که تویی خلیفه خدا.
در پایان سخنی از حضرت استاد حاج آقای نجفی تقدیمتان می کنم : برای عظمت امام حسن علیه السلام همین بس که امام بر امام حسین علیه السلام بودند
التماس دعا

هوالحی لا یموت

شهادت خاتم الانبیاء حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم و سبط اکبرشان حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام را به محضر مولایمان حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و مقام معظم رهبری و شما بچه های با عشق تیم تسلیت عرض می کنم.
حضرت خاتم الانبیاء علیه و آله السلام در روز 17 ربیع الاول سال عام الفیل در شهر مکه به دنیا آمدند.
عمر شریف ایشان 63 سال بود و سرانجام در سال دهم هجری و در روز 28 ماه صفر مهمان مائده اسم ذات الله تعالی شدند.

بزرگترین معجزه ایشان قرآن کریم است ، کتاب سعادت و کمال.
مهمترین سفارش ایشان توصیه به قرآن و اهل بیت علیهم السلام ( انی تارک فیکم الثقلینکتاب الله و عترتی )
کمالات اخلاقی به اعلا درجه در ایشان ظهور کرده بود ؛ گذشت ، صبر ، حسن معاشرت ، احسان و ...
دوست دارم از زبان اسدالله الغالب حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام برایتان بگویم ، ایشان می فرمایند : در زمان آغازین تبلیغ اسلام همراه پیامبر علیه و آله السلام در کوچه های مکه و مدینه می رفتیم ، همین که وارد کوچه شدیم یک عده از بچه های عرب که طرف دیگر کوچه بودند سنگ هایی را به طرف ما پرتاب کردند که به ساق پای پیامبر علیه و آله السلام اصابت نمود و خون از پای ایشان جاری شد ، پیامبر علیه و آله السلام نشستند ، سنگ ها را جمع کردند و به سمت بچه ها بردند و آنجا ریختند.
بچه ها که مأموریت خود را انجام داده بودند فرار کردند ، از ایشان پرسیدیم یا رسول الله حکمت این کارتان چیست ؟ ایشان فرمودند : پدران این بچه ها در گرمای بیابان این سنگ ها را پیدا می کنند ، سنگ ها را جمع می کنم تا ...
رفقا چه احساسی دارید ؟ کجا سیر می کنیم ؟ چکار می کنیم ؟ بیایید ما از کسانی نباشیم که سنگ به ...
کلامی برای گفتن ندارم ، حدیثی را از پیامبر علیه و آله السلام تقدیمتان می کنم ، می فرمایند : انا و علی ابوا هذه الامه ، من و علی پدران این امت هستیم.
بابای مهربان حرفی ندارم ، از اینکه مرا به فرزندی خودتان قبول کردید ممنونم ، کمکم کنید ...

ساعت شروع : 8

ساعت پایان : 10:15

محل تمرین : سالن بانوان مجموعه ورزشی آزادی

گرم کردن و حرکات کششی : 20 دقیقه

ترکیب تیم ها :

تیم مشکی : آقایان وحید اطهری پور ، حسام ندایی ، محمدرضا حاج عباسعلی ، محمدرضا رضوانی ، سهیل یوسفی

تیم قرمز : آقایان سید علی حسینی ، حامد حسن زاده ، داوود قاسمی ، امید مزارعی ، محمد توسلی

تیم سفید : آقایان : سید محمدحسین زاهد ، اسماعیل شاهی ، محمدکریمی ، دانیال دانشور

در ضمن تیم کشی توسط سید محمدحسین زاهد انجام شد .

حاضرین به جز اعضای تیم ها : آقای مصطفی محبی نوری

تیم      امتیاز      تعداد بازی    برد    مساوی       مساوی     باخت      گل       گل       تفاضل

                                                         (برد)           (باخت)                   زده    خورده       گل

سفید     45             22           14        2                 1              5         14        5            9+

قرمز       16             16           5          1                 -              10         5         10         5-

مشکی 16              16           4         1                  3             8           4         8           4-

توضیحات : در صورت مساوی شدن امتیازها رده بندی بر اساس 1) تعداد برد 2) تعداد مساوی(برد) 3) تفاضل   انجام می گیرد.

آمار بازی ها :

سفید – مشکی         6 برد سفید        2 برد مشکی        3 مساوی

مشکی – قرمز           2 برد مشکی     2 برد قرمز              1 مساوی

سفید – قرمز              8 برد سفید        3 برد قرمز              ______

آمار تمرین :

تعداد کل بازی ها : 27 بازی

قهرمان : تیم سفید

بهترین بازیکنان : سید علی حسینی ، اسماعیل شاهی و دانیال دانشور

تیم اخلاق : تیم قرمز

بازیکنان اخلاق : حامد حسن زاده و اسماعیل شاهی

بیشترین برد : تیم سفید ( 14 برد )

کمترین برد : تیم مشکی ( 4 برد )

بیشترین باخت : تیم قرمز ( 10 باخت )

کمترین باخت : تیم سفید ( 5 باخت )

بیشترین مساوی : تیم مشکی ( 4 مساوی )

کمترین مساوی : تیم قرمز ( 1 مساوی )

بهترین خط دفاع : تیم سفید ( 5 گل )

بدترین خط دفاع : تیم قرمز ( 10 گل )

بهترین خط حمله : تیم سفید ( 14 گل )

بدترین خط حمله : تیم مشکی ( 4 گل )

آقای گل : دانیال دانشور ( 7 گل )

آقای پاس گل : دانیال دانشور ( 5 پاس )

سایر گلزنان : اسماعیل شاهی ( 5 گل ) ، حامد حسن زاده ( 3 گل ) ، سید علی حسینی ، وحید اطهری پور ( 2 گل ) ، محمد کریمی ، سهیل یوسفی ، سید محمد حسین زاهد و حسام ندایی ( 1 گل )

تغذیه : کیک و ساندیس

دوستان از ساعت 10 صبح در بیت الشهدا گرد هم آمدند و ساعت 10:30 با دو دستگاه خودروی پیکان به سمت فلکه صادقیه راه افتادیم ، بدلیل ترافیک ماشین ها را در کوچه های منتهی به فلکه پارک کردیم و از همانجا راهپیمایی را آغاز نمودیم.

کم کم دوباره به سمت فلکه صادقیه برگشتیم و پس از پشت سر گذاشتن ترافیک ساعت 12:30 بود که به محل رسیدیم.
حاضرین آقایان : مصطفی محبی ، سید محمدحسین زاهد ، اسماعیل شاهی ، امیرحسین سحرخیز ، امیرحسین احمدی ، مهرداد محبی ، میلاد اطهری و محمد کریمی.

به نام خالق فجر و فجرآفرینان

شهدای 57 ، شهدای عشق به اسلام ، شهدای غیرت ، شهدای ولایت فقیه و شهدای خمینی راهتان پر رهرو باد و نامتان جاوید.

         22بهمن ماه                                                                               یوم الله

جانم فدای رهبر

با یاد خدا جلسه آغاز شد ، منم اومده بودم فقط خود بچه ها رو ببینم ولی نمیدونم چرا شامم برام خریدن ، البته برای همه خریده شد. من هم بعد از مدتها شام خوردم ، آخه رژیم بودم ، چرا از آخرش شروع کردم ؟ علتش این بود که شاهنامه اخرش خوش است !

جناب آقا وحید تشریف آورده بودند و با توجه به مناسبت این ایام ، مطالبی را در خصوص مظلومیت امام حسن مجتبی علیه السلام در دوران زندگی ، هنگام شهادت و تشییع پیکر مطهرشان و تحریفاتی که در مورد ایشان پس از شهادتشان صورت گرفت و بخشی از حیله های معاویه در این جریانات را مطرح نمودند.
آقا مصطفی هم برنامه تمرین این هفته و همچنین برنامه اردوی مشهد را اعلام نمودند.

در پایان هم پلی استیشن زدیم و من هم خیلی قوی بودم.

فقط آقا داود زیر چایی را روشن کردی ، چرا چایی ندادی.

راستی اگر گفتید من کی هستم.

چشمهای خائنش منتظرتعطیل شدن دانشگاه بود.
دانشگاه تعطیل شد ، جمعیت راجست جو می کرد ، آرام شد...
انگار به مقصودش رسیده بود ، گزینه مورد نظرش راانتخاب کرد و به کناری اش نشان داد...
آری دیگرزن های اروپایی نیازش رابرطرف نمی کردند ، این بارچنگال هوس بازش ناموس معصوم دانشگاهی را به عنوان طعمه شهوت رانی انتخاب کرده بود...
ایران من چقدرمظلوم بودی که والی حکومت ، شاه مملکت هم به ناموست رحم نکرد...
این گوشه ای ازجنایات محمدرضاپهلوی بود.
ای امام ، ای شهدا و ای مردم 57 ازتون ممنونم که امروز ناموس ایرانی درامان است.

به نام خدای حسین علیه السلام

اربعین چله سرهای جداست یا زینب

مهدی فاطمه گریان ز عزاست یا زینب

اربعین غم و درد ، صحنه رزم و نبرد ، پر از صبر و سکوت ، پر از عشق و قنوت

خدایا چه گذشت بر دل زینب ، صدای نیزه ها و سم اسبان و سنگ ها و صداها و ... وای از دل زینب

دلم گرفته آسمون ، نمی تونم گریه کنم

شدم یتیم بی نشون نمی تونم گریه کنم

فرا رسیدن اربعین سرور عشق ، حضرت سید الشهدا امام حسین علیه السلام را به محضر فرزند غریبشان امام مهدی منتظر عجل الله تعالی فرجه الشریف و مقام معظم رهبری و شما بچه های با عشق تیم شهدای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تسلیت عرض می نمایم.

قلم عاجز است که غم را به تصویر کشد ، آن هم غم هجران زینب و حسین علیهما السلام ، اما برای اینکه بی نصیب نباشیم از سفره اربعین ، حدیثی از امام حسن عسکری علیه السلام را تقدیم دلهای سوگوارتان می کنم :

حضرت می فرمایند : علامات مؤمن 5 تاست ، اول خواندن نمازهای نافله ، دوم انگشت به دست راست کردن ، سوم بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم در نمازهای اخفاتی ، چهارم سجده نمودن بر خاک و پنجم زیارت امام حسین علیه السلام در اربعین

خدایا به غربت اربعین زینب زیارت مولا و آقایمان را در چنین روزی نصیبمان کن.

آمین یا رب العالمین ـ التماس دعا

مراسم عزاداری به مناسبت اربعین حسینی با حضور حاج مهدی راوری و تعدادی از دوستان عزیز از ساعت 20 در بیت الشهدا منعقد گردید .

این جلسه با ایراد سخنان ارزشمندی از جانب حاج مهدی در خصوص عدم به کار بردن لفظ " مشکل " برای امتحانات دنیوی آغاز شد ؛ بعد از آن نیز زیارت عاشورا توسط دوستان قرائت گردید و پس از قرائت زیارت عاشورا ، از مداحی و مرثیه سرایی مداحان عزیز تیم به فیض رسیدیم ؛ در پایان نیز سفره ی احسان حضرت اباعبدالله الحسین –علیه السلام-  پهن شد.

در این جلسه آقایان : حاج مهدی راوری ، مصطفی محبی ، سید علی حسینی ، اسماعیل شاهی ، امیرحسین سحرخیز ، میلاد رحیمی ، علی صالحی ، حسین کشاورز ، میلاد اطهری پور و محمد کریمی حضور داشتند که در پایان نیز آقایان : حسین جلالی و دوتن از دوستانشان و همچنین امیرحسین احمدی به جمع ما پیوستند.

                                    در پایان نیز بنده ی حقیر فرارسیدن اربعین حسینی را تسلیت عرض می کنم.

دلنوشته ای از حاج مهدی راوری :  

و در این غم خدایا چه کنم ؛ نه دلی مانده که آرام شود و نه سوزی که به فرجام رسد

محنت قافله بر دوش و پر از جوش و خموش ؛ کاش به پایان برسد ؛ دل زینب به سامان برسد ؛ کاش کاش کاش ...