سفارش تبلیغ
صبا ویژن
جشن سالگرد تاسیس تیم : 5 شنبه ، 4 تیرماه ، باغ دایی ، حرکت ساعت 18 از منزل آقای محبی
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من
درباره


تیم فوتبال شهدای پیامبر در تیرماه 1381 تأسیس گردید. رسالت این وبلاگ انعکاس اخبار تیم محبوبمان است.
دیکشنری

نام و نام خانوادگی : پوریا صدری

سن : 20 سال

تحصیلات : سال دوم نرم افزار کامپیوتر در دانشگاه آزاد اسلامی واحد پرند

معدل : 16

الگو در فوتبال : کیریستیانو رونالدو

پست مورد علاقه : مهاجم (ولی به خاطر شرایط بد جوی تا کنون دروازه بان بوده ام )

غذای مورد علاقه : فسنجان

تیم مورد علاقه : استقلال در ایران و منچستر یونایتد در اروپا

رنگ مورد علاقه : آبی

هدف از حضور در تیم : دیدار دوستان ، تقویت روح و جسم (شکم) و بازی فوتبال ، قدرت خلاقیت ، شادی و نشاط .

پوریا صدری عزیز

نظر در مورد تمرینات و جلسات هفتگی : تمرینات خیلی خوبه ، اگر در کنار تیم یک مربی بدنساز باشد خیلی بهتر است . اگر می شود یک هفته در میان چمن و سالن برویم . اگر بشود مسابقاتی ( دوستانه ، رسمی ، چندجانبه ) برگزار کنیم تا بچه ها خودشون رو باور کنند و اعتمادبه نفس آنها بالا رود (در هر ماه یک یا دو مسابقه) .

جلسات هفتگی هم باعث بالا رفتن سطح دینی و فرهنگی ما می شود و همچنین باعث زنده نگه داشتن یاد خدا و ائمه و شهداست . جلسات هفتگی خیلی پربار است و آرزو دارم تا آخر عمر ادامه داشته باشد .

به جز فوتبال به چه ورزش دیگری علاقه داری : جودو ، شنا ، اسکی روی آب و تیراندازی .

دوست داری اردو کجا بریم : فقط کربلا . اول از امام حسین(علیه السلام) درخواست می کنم که ما را بطلبد و بعد از آقای محبی می خواهم که پیگیر باشد .

بهترین خاطره ای که در تیم داری چی بوده : تیم همش خاطره است مخصوصا خاطره اردوهای مشهد (خوابیدن در باغ رضوان به همراه چند تن از بچه ها در کنار حرم امام رضا(علیه السلام)).

نظرت درباره وبلاگ تیم : این تصمیم در سال نوآوری و شکوفایی ، یکی از تصمیمات اساسی و مهم تیم بود .

دوست داری در آینده چه کاره شوی : کارهای زیادی را دوست دارم ولی هرچه قسمت بشه همان را قبول می کنم .

3 تا از آرزوهای خودت را بیان کن :

1) ظهور آقا امام زمان

2) رفتن به کربلا همراه تیم

3) زن خوب (از همه جوانب)






          
شنبه 87 آبان 25 :: 5:44 عصر

روز جمعه ساعت 7 صبح هیئت زینبیون در منزل آقا مصطفی برگزار شد و بعد از صرف صبحانه و آمدن آقا مهری به سمت ورزشگاه حرکت کردیم .

ساعت 9 الی 9:25 دو استقامت و حرکات نرمشی و کششی توسط آقای حامد حسن زاده به طور کامل اجرا شد .

سپس به تیم های زیر تقسیم شدیم :

تیم قرمز آقایان : مصطفی محبی نوری ، سید محمد حسین زاهد ، پوریا صدری ، ابوالفضل (دوست سید) ، علی نوروزی و دارا زیبایی .

تیم سفید آقایان : دانیال دانشور ، میلاد رحیمی ، علی صفری ، امیر حسین میرقاسمی ، وحید تبریزی و محمدرضا رضوانی .

تیم مشکی آقایان : حامد حسن زاده ، دانیال مرادی ، محمدرضا حاج عباسعلی ، هاشم (دوست حامد) ، وحید مهری و داوود قاسمی .

تیم آبی آقایان : امیر حسین سحرخیز ، محمدرضا مقیمی ، بهزاد دقیق احمدی ، علی صالحی ، محمد کریمی و وحید اطهری پور .

در بازی های امروز تیم قرمز و سفید هر کدام 10 بار ، تیم مشکی 4 بار و تیم آبی 3 بار به پیروزی رسیدند .

گلهای این بازی ها را آقایان :

مصطفی محبی نوری 6 گل ، وحید تبریزی و علی صفری هر کدام 3 گل ، سید محمد حسین زاهد 2 گل و علی نوروزی و پوریا صدری و دانیال دانشور و محمدرضا رضوانی و هاشم و حامد حسن زاده و بهزاد دقیق احمدی و امیر حسین سحرخیز هر کدام 1 گل ، به ثمر رساندند .

در کل بازی ها 14 خطا گرفته شد ، که تیم آبی با انجام 6 خطا بیشترین خطا ها را مرتکب شد و همچنین باز هم تیم آبی با 4 خطا که روی بازیکنانش انجام شده بود در این مورد نیز رکورددار بود .

در طول بازی ها 3 بار توپ به تیرک دروازه ها برخورد کرد .

 

علی صالحی برترین بازیکن تمرین

در انتها آقای علی صالحی به عنوان برترین بازیکن زمین و همچنین تیم مشکی ( که کلکسیونی از بازیکنان اخلاق را در اختیار داشت ) به عنوان تیم اخلاق انتخاب شد .

آقا مهری نیز از کنار زمین نظاره گر تمرین بودند .

در ضمن از زحمات آقای علی صالحی ( در نوشتن آمار بازی ها ) کمال تشکر را داریم .

حاضرین : 25 نفر .

 

 






          
شنبه 87 آبان 25 :: 12:32 صبح

ساعت 16:45 با مینی بوس آقا مهری به سمت مسجد حاج آقا امینی حرکت کردیم و حدود ساعت 17:50 بود که رسیدیم .

در ابتدا نماز مغرب و عشاء را خواندیم و سپس صحبت های حاج آقا شروع شد و امروز به دلیل کسالتی که داشتند کمنر صحبت کردند و بیشتر به سوالات بچه ها جواب دادند و در پایان صحبت هایشان کمی روضه خواندند که حال وهوای بچه ها را عوض کرد .

بعد از خروج از مسجد و در راه بازگشت فلافلی هم خوردیم ، که خیلی حال داد و با رسیدن به مسجد پیامبر و خواندن سوره های حمد و واقعه جلسه به پایان رسید .

حاضرین آقایان : علی مهری ، مصطفی محبی نوری ، سید محمد حسین زاهد ، پوریا صدری ، امیر حسین احمدی ، محمد کریمی و میلاد و وحید اطهری پور .






          
سه شنبه 87 آبان 21 :: 9:45 عصر

نام و نام خانوادگی : علی مهری

سن : 43 سال

پست مورد علاقه : هر جا مربی بگوید بازی می کنم .

هدف از حضور در برنامه های تیم : در جوار بچه ها و مربیان خوب آن ها بودن .

نظر در مورد تمرینات و جلسات هفتگی : همه بچه ها فوتبال را ادامه بدهند ، خوب است و هم از نظر ورزشی و هم از نظر معنوی میتوانند در محیطی سالم و دوست داشتنی  پیشرفت کنند .

تیم مورد علاقه : فقط تیم فوتبال شهدای پیامبر (ص) .

محبوب دلها

رنگ مورد علاقه : سبز .

غذای مورد علاقه : هر چیزی که از نظر شرعی حلال باشد ، می خورم .

دوست دارید با بچه های تیم اردو کجا برویم : اردو های زیارتی خیلی خوب است و در ضمن بهتر از امام رضا (ع) و حضرت معصومه (س) کجا می شود رفت .

بهترین خاطره ای که در تیم دارید چه بوده : این که آقا مصطفی و بچه های تیم رو ملاقات کردم و در کنار آنها هستم بهترین خاطره برای من است .

بعد از فوتبال به چه ورزش های دیگری علاقه دارید : همه ورزش ها خوب است ولی من بیشتر سوارکاری و شنا و تیر اندازی را ترجیح می دهم .

3تا از آرزوهای خود را بیان کنید : 1) ظهور آقا امام زمان در راس همه خواسته هاست .

2) شهادت بزرگترین آرزوی من است .

3) خداوند لحظه ای مرا به حال خودم رها نکند .

آیا اهدافی که در هشت سال جنگ تحمیلی برای آنها جنگیدید ، هم اکنون در جامعه وجود دارد : امام زمان هدایت گر این جامعه است . وبا این حال که فراز و نشیب های فراوانی در مسیر حرکتی این جامعه قرار می گیرد ، خداوند اجازه پایمال شدن خون شهدا را نمی دهد .

ما در این جامعه می توانیم آزادانه عبادت کنیم یا زیارت کنیم و ... که قبلا به سختی انجام می شد.

پیامتان برای بچه های تیم چیست : قدر تیم را بدانند و سپاس گذار مسئولین زحمت کش تیم باشند . اگر شاکر این نعمت ها باشند ، خدا این نعمت ها را افزایش می دهد .

توقع شما از بچه های تیم چیست : بچه ها احترام بزرگترها مخصوصا مربیان تیم را نگه دارند تا خدا روزیشان را افزایش دهد.

مدت حضور در جبهه : از سال 1359 تا سال 1367 .

در چه عملیات هایی حضور داشتید : اولین عملیات در سال 1360 در سوسنگرد و آخرین عملیات بیت المقدس 6 در سال 1367 .(که در عملیات بیت المقدس 6 حاج آقا شمس نیز حضور داشتند) ، و کلا در طول جنگ 8عملیات را حضور داشتم .(آقا مهری بیش از این در این رابطه صحبت نکردند)

در چه عملیاتی جانباز شدید : در سال 65 و در عملیات کربلای 1 .(البته اینجا هم بیش از این توضیحی ندادند)

در اینجا سوال پایانی را که بهتر است تمامی بچه ها به جواب این سوال توجه داشته و آن را در زندگی خود بکار برند تا موفق شوند ، از آقا مهری پرسیدم .

رمز موفقیت شما ، در اینکه محبوب ترین و دوست داشتنی ترین شخصیت تمامی ادوار تیم بودید ، چه بوده است :

باید خدا را در همه جا و همه زمان حاضر بدانیم و در این صورت است که حتی در تنهایی خدا را ناظر بر کارهای خود می دانیم و گناه را در حضور او انجام نمی دهیم . و اگر خدا بخواهد انسان را محبوب دلها می گرداند .

در پایان از تمامی دوستانی که این مصاحبه را خوانده اند درخواست دارم احساسات درونی خود را نسبت به مرد همیشه زحمت کش تیم (آقا مهری) در قسمت نظرات این پیام ثبت کنید .

 






          
دوشنبه 87 آبان 20 :: 1:50 عصر

امروز برای رفتن به هیئت رزمندگان و شرکت در مراسم جشن ولادت امام رضا(ع) بعد ازنماز مغرب و عشاء با مینی بوس آقا مهری به سمت خیابان آزادی حرکت کردیم .

مراسم ساعت 19 با سخنرانی آغاز شد و در ساعت 21:30 بعد از مولودی خوانی توسط حاج سعید حدادیان به پایان رسید و ساعت 22 بود که به درب مسجد پیامبر(ص) بازگشتیم .

حاضرین آقایان : علی مهری ، مصطفی محبی نوری ، سید محمد حسین زاهد ، امیر حسین احمدی ، صمد امینی (دوست وحید) ، امیر حسین سحرخیز ، علی صالحی ، محمد کریمی و میلاد و وحید اطهری پور .






          
یکشنبه 87 آبان 19 :: 11:11 عصر

قبر امام هشتم و سلطان دین رضا          از جان ببوس و بر در آن بارگاه باش

امروز  زنده ام  به  ولای  تو یا علی           فردا به روح پاک  امامان گواه  باش 

 

ولادت با سعادت شمس الشموس و انیس النفوس امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) را به همه دوستان تبریک عرض می کنم .

 

زندگینامه امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام)

 

مقدمه:

امام علی ‌بن موسی‌الرضا (علیه السلام) هشتمین امام شیعیان از سلاله پاک رسول خدا و هشتمین جانشین پیامبر مکرم اسلام می‌باشند.

ایشان در سن 35 سالگی عهده‌دار مسئولیت امامت و رهبری شیعیان گردیدند و حیات ایشان مقارن بود با خلافت خلفای عباسی که سختی‌ها و رنج بسیاری را بر امام رواداشتند و سر انجام مأمون عباسی ایشان را در سن 55 سالگی به شهادت رساند. در این نوشته به طور خلاصه، بعضی از ابعاد زندگانی آن حضرت را بررسی می‌نماییم.

 نام، لقب و کنیه امام:

نام مبارک ایشان علی و کنیه آن حضرت ابوالحسن و مشهورترین لقب ایشان "رضا" به معنای "خشنودی" می‌باشد. امام محمد تقی (علیه السلام) امام نهم و فرزند ایشان سبب نامیده شدن آن حضرت به این لقب را اینگونه نقل می‌فرمایند: "خداوند او را رضا لقب نهاد زیرا خداوند در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمین از او خشنود بوده‌اند و ایشان را برای امامت پسندیده‌اند و همینطور (به خاطر خلق و خوی نیکوی امام) هم دوستان و نزدیکان و هم دشمنان از ایشان راضی و خشنود بود‌ند."

یکی از القاب مشهور حضرت "عالم آل محمد" است. این لقب نشانگر ظهور علم و دانش ایشان می‌باشد. جلسات مناظره متعددی که امام با دانشمندان بزرگ عصر خویش، بویژه علمای ادیان مختلف انجام داد و در همه آنها با سربلندی تمام بیرون آمد دلیل کوچکی بر این سخن است . این توانایی و برتری امام، در تسلط بر علوم یکی از دلایل امامت ایشان می‌باشد و با تأمل در سخنان امام در این مناظرات، کاملاً این مطلب روشن می‌گردد که این علوم جز از یک منبع وابسته به الهام و وحی نمی‌تواند سرچشمه گرفته باشد.

 پدر و مادر امام:

پدر بزرگوار ایشان امام موسی کاظم (علیه السلام) پیشوای هفتم شیعیان بودند که در سال 183 ه.ق. به دست هارون عباسی به شهادت رسیدند و مادر گرامیشان "نجمه" نام داشت.

 تولد امام:

حضرت رضا (علیه السلام) در یازدهم ذیقعدة الحرام سال 148 هجری در مدینه منوره دیده به جهان گشودند. از قول مادر ایشان نقل شده است که: "هنگامی‌که به حضرتش حامله شدم به هیچ وجه ثقل حمل را در خود حس نمی‌کردم و وقتی به خواب می‌رفتم، صدای تسبیح و تمجید حق تعالی و ذکر "لااله‌الاالله" را از شکم خود می‌شنیدم، اما چون بیدار می‌شدم دیگر صدایی بگوش نمی‌رسید. هنگامی‌که وضع حمل انجام شد، نوزاد دو دستش را به زمین نهاد و سرش را به سوی آسمان بلند کرد و لبانش را تکان می‌داد؛ گویی چیزی می‌گفت."

نظیر این واقعه، هنگام تولد دیگر ائمه و بعضی از پیامبران الهی نیز نقل شده است، از جمله حضرت عیسی که به اراده الهی در اوان تولد، در گهواره لب به سخن گشوده و با مردم سخن گفتند که شرح این ماجرا در قرآن کریم آمده است.

 امامت حضرت رضا (علیه السلام):

امامت و وصایت حضرت رضا (علیه السلام) بارها توسط پدر بزرگوار و اجداد طاهرینشان و رسول اکرم (صلی الله و علیه و اله) اعلام شده بود. به خصوص امام کاظم (علیه السلام) بارها در حضور مردم ایشان را به عنوان وصی و امام بعد از خویش معرفی کرده بودند که به نمونه‌ای از آنها اشاره می‌نماییم.

 یکی از یاران امام موسی کاظم (علیه السلام) می‌گوید: «ما شصت نفر بودیم که موسی بن‌جعفر به جمع ما وارد شد و دست فرزندش علی در دست او بود. فرمود: "آیا می‌دانید من کیستم؟" گفتم: "تو آقا و بزرگ ما هستی." فرمود: "نام و لقب من را بگویید." گفتم: "شما موسی بن جعفر بن محمد هستید." فرمود: "این که با من است کیست؟" گفتم: "علی بن موسی بن جعفر." فرمود: "پس شهادت دهید او در زندگانی من وکیل من است و بعد از مرگ من وصی من می‌باشد."» در حدیث مشهوری نیز که جابر از قول نبى ‌اکرم نقل می‌کند امام رضا (علیه السلام) به عنوان هشتمین امام و وصی پیامبر معرفی شده‌اند. امام صادق (علیه السلام) نیز مکرر به امام کاظم می‌فرمودند که "عالم‌ آل محمد از فرزندان تو است و او وصی بعد از تو می‌باشد."

 سفر به سوی خراسان:

مأمون برای عملی کردن اهداف ذکر شده چند تن از مأموران مخصوص خود را به مدینه، خدمت حضرت رضا (علیه السلام) فرستاد تا حضرت را به اجبار به سوی خراسان روانه کنند. همچنین دستور داد حضرتش را از راهی که کمتر با شیعیان برخورد داشته باشد، بیاورند. مسیر اصلی در آن زمان راه کوفه، جبل، کرمانشاه و قم بوده است که نقاط شیعه‌نشین و مراکز قدرت شیعیان بود. مأمون احتمال می‌داد که ممکن است شیعیان با مشاهده امام در میان خود به شور و هیجان آیند و مانع حرکت ایشان شوند و بخواهند آن حضرت را در میان خود نگه دارند که در این صورت مشکلات حکومت چند برابر می‌شد. لذا امام را از مسیر بصره، اهواز و فارس به سوی مرو حرکت داد.ماموران او نیز پیوسته حضرت را زیر نظر داشتند و اعمال امام را به او گزارش می‌دادند.

 حدیث سلسلة الذهب:

در طول سفر امام به مرو، هر کجا توقف می‌فرمودند، برکات زیادی شامل حال مردم آن منطقه می‌شد. از جمله هنگامیکه امام در مسیر حرکت خود وارد نیشابور شدند و در حالی که در محملی قرار داشتند از وسط شهر نیشابور عبور کردند. مردم زیادی که خبر ورود امام به نیشابور را شنیده بودند، همگی به استقبال حضرت آمدند. در این هنگام دو تن از علما و حافظان حدیث نبوی، به همراه گروه‌های بیشماری از طالبان علم و اهل حدیث و درایت، مهار مرکب را گرفته و عرضه داشتند: "ای امام بزرگ و ای فرزند امامان بزرگوار، تو را به حق پدران پاک و اجداد بزرگوارت سوگند می‌دهیم که رخسار فرخنده خویش را به ما نشان دهی و حدیثی از پدران و جد بزرگوارتان، پیامبر خدا، برای ما بیان فرمایی تا یادگاری نزد ما باشد." امام دستور توقف مرکب را دادند و دیدگان مردم به مشاهده طلعت مبارک امام روشن گردید. مردم از مشاهده جمال حضرت بسیار شاد شدند به طوری که بعضی از شدت شوق می‌گریستند و آنهایی که نزدیک ایشان بودند، بر مرکب امام بوسه می‌زدند. ولوله عظیمی در شهر طنین افکنده بود به طوری که بزرگان شهر با صدای بلند از مردم می‌خواستند که سکوت نمایند تا حدیثی از آن حضرت بشنوند. تا اینکه پس از مدتی مردم ساکت شدند و حضرت حدیث ذیل را کلمه به کلمه از قول پدر گرامیشان و از قول اجداد طاهرینشان به نقل از رسول خدا و به نقل از جبرائیل از سوی حضرت حق سبحانه و تعالی املاء فرمودند: "کلمه لااله‌الاالله حصار من است پس هر کس آن را بگوید داخل حصار من شده و کسی که داخل حصار من گردد ایمن از عذاب من خواهد بود." سپس امام فرمودند: "اما این شروطی دارد و من، خود، از جمله آن شروط هستم."

 این حدیث بیانگر این است که از شروط اقرار به کلمه لااله‌الاالله که مقوم اصل توحید در دین می‌باشد، اقرار به امامت آن حضرت و اطاعت و پذیرش گفتار و رفتار امام می‌باشد که از جانب خداوند تعالی تعیین شده است. در حقیقت امام شرط رهایی از عذاب الهی را توحید و شرط توحید را قبول ولایت و امامت می‌دانند.

  شهادت امام:

 در نحوه به شهادت رسیدن امام نقل شده است که مأمون به یکی از خدمتکاران خویش دستور داده بود تا ناخن‌های دستش را بلند نگه دارد و بعد به او دستور داد تا دست خود را به زهر مخصوصی آلوده کند و در بین ناخن‌هایش زهر قرار دهد و اناری را با دستان زهر‌آلودش دانه کند و او دستور مأمون را اجابت کرد. مأمون نیز انار زهرآلوده را خدمت حضرت گذارد و اصرار کرد که امام از آن انار تناول کنند. اما حضرت از خوردن امتناع فرمودند و مأمون اصرار کرد تا جایی که حضرت را تهدید به مرگ نمود و حضرت به جبر، قدری از آن انار مسموم تناول فرمودند. بعد از گذشت چند ساعت زهر اثر کرد و حال حضرت دگرگون گردید و صبح روز بعد در سحرگاه روز 29 صفر سال 203 هجری قمری امام رضا (علیه السلام) به شهادت رسیدند.

 تدفین امام:

به قدرت و اراده الهی امام جواد (علیه السلام) فرزند و امام بعد از آن حضرت به دور از چشم دشمنان، بدن مطهر ایشان را غسل داده و بر آن نماز گذاردند و پیکر پاک ایشان با مشایعت بسیاری از شیعیان و دوستداران آن حضرت در مشهد دفن گردید و قرنهاست که مزار این امام بزرگوار مایه برکت و مباهات ایرانیان است.

 

 

 






          
یکشنبه 87 آبان 19 :: 1:11 عصر

ساعت 8:40 بعد از به اتمام رسیدن هیئت زینبیون و خوردن صبحانه با مینی بوس آقا مهری به سمت ورزشگاه آزادی حرکت کردیم .

در ابتدای تمرین 25 دقیقه دو استقامت و حرکات کششی انجام دادیم و سپس به تمیز کردن زمین به صورت گروهی پرداختیم تا شرایط برای انجام بازی در سطح بالا فراهم شود .

ترکیب تیم های این تمرین به قرار زیر بود :

تیم آبی آقایان : مصطفی محبی نوری ، پوریا صدری ، حسام ندایی ، دانیال دانشور ، محمدرضا مقیمی ، حسین کشاورز و محمدرضا رضوانی .

تیم قرمز آقایان : داوود قاسمی ، امیر حسین میرقاسمی ، میلاد رحیمی ، علی صفری ، وحید کلانتری و مهراد عمرانی .

تیم مشکی آقایان : سید محمد حسین زاهد ، امیر حسین سحرخیز ، حسین کاظمی ، اسماعیل شاهی ، علی صالحی ومهدی کلانتری .

تیم سفید آقایان : وحید مهری ، علی نوروزی ، دارا زیبایی ، محسن سعیدی ، محمد کریمی و وحید اطهری پور .

در بازیهای انجام شده امروز تیم آبی 6 بار ، تیم قرمز و تیم سفید هر کدام 5 بار و تیم مشکی 3 بار در مقابل حریفان خود به پیروزی رسیدند .

گلزنان تمرین امروز عبارت اند از :

آقایان میلاد رحیمی 3 گل ، مصطفی محبی نوری و علی صفری هر کدام 2 گل و علی نوروزی و محسن سعیدی و حسام ندایی و پوریا صدری و محمدرضا رضوانی و اسماعیل شاهی و امیر حسین سحرخیز و حسین کاظمی و محمد کریمی و وحید اطهری پور هر کدام 1 گل . در ضمن آقای وحید کلانتری یک گل به خودی زیبا را هم به ثمر رساند .

میلاد رحیمی برترین بازیکن تمرین

و در پایان تمرین فشرده و سخت امروز آقای میلاد رحیمی که با چهره ای متفاوت بر سر تمرین حاضر شده بودند به عنوان برترین بازیکن انتخاب شدند .

بر خلاف تمرین گذشته که کمترین خطا را در طول بازی ها داشتیم ، در بازی های این تمرین قدرت فیزیکی تیم ها به نمایش درآمد و بازیهای پربرخوردی را شاهد بودیم .

آقا مهری هم زحمت داوری این بازی ها را بر عهده داشتند .

تمرین امروز ساعت 11:40 به پایان رسید .

حاضرین : 26 نفر .

 

 

 






          
جمعه 87 آبان 17 :: 1:24 عصر

ساعت 16:40 با مینی بوس آقا مهری به سمت مسجد حاج آقا امینی حرکت کردیم و هنگام اذان مغرب بود که به مسجد رسیدیم .

نماز مغرب و عشاء را به امامت حاج آقا امینی خواندیم و بعد از آن جلسه سخنرانی شروع شد و پیرامون مسائل زیر صحبت های دلنشین حاج آقا را گوش کردیم :

1) ذکر ذهن را منظم و فکر را از خطا دور می کند .

2) ذکر موجب بارور شدن استعدادهای انسان می شود .

3) آرزو های مثبت توفیق می آورد .

4) همه شکست ها منفی نیست و شکست نوعی بیداری و موجب رشد است .

5) انسان های بزرگ در برخورد با مشکلات ساخته شده اند .

6) انواع ذکر : 1.ذکر لفظی ، 2.ذکر معنوی ، 3.ذکر قلبی ، 4.ذکردائم و 5.ذکر منقطع

7) دنیا بستری است برای به تکامل رسیدن انسان ها .

در پایان جلسه و در راه بازگشت از فلافل های بابافلافلی خوردیم و بعد از خواندن سوره های حمد و واقعه جلسه این هفته هم به پایان رسید و مثل هفته های گذشته جای دوستانی که با ما نبودند خالی بود .

حاضرین آقایان : علی مهری ، مصطفی محبی نوری ، امیر حسین احمدی ، پوریا صدری ، علی صالحی ، محمد کریمی و میلاد و وحید اطهری پور .






          
چهارشنبه 87 آبان 15 :: 10:4 صبح

امروز نماز مغرب و عشاء را در مسجد پیامبر (ص) خواندیم و با آمدن بچه ها به سمت منزل آقا مرتضی حرکت کردیم .

بعد از رسیدن و دیدن کربلایی ، از خاطرات سفر یک هفته ای او که به زیبایی تعریف می شد استفاده بردیم و بعد از پایان صحبت های آقا مرتضی زیارت عاشورا را با حال و هوای بسیار خوبی خواندیم .

سپس به قسمت جذاب جلسه که شام بسیار مفصلی بود رسیدیم و به خوبی از خودمان پذیرایی کردیم .

در ضمن آقا مرتضی برای بچه ها تبرکی از کربلا آورده بود که بین بچه ها پخش شد .

در ساعت 22:10 بود که محل را ترک و به منزلهایمان بازگشتیم .

حاضرین آقایان : دایی ، مصطفی محبی نوری ، سید محمد حسین زاهد ، سید امیر تقوی ، دانا زیبایی ، امیر حسین سحرخیز ، پوریا صدری ، محمدرضا رضوانی ، حسام ندایی ، امیر حسین احمدی ، داوود قاسمی ، علی صالحی ، محمد کریمی و میلاد و وحید اطهری پور .






          
یکشنبه 87 آبان 12 :: 11:8 عصر

نام و نام خانوادگی : محمدرضا رضوانی

سن : 14 سال

تحصیلات : سوم راهنمایی در مدرسه شهید سعید کهن

معدل : 80/19

دوست داری در آینده چی کاره بشی : مهندس انرژی اتمی .

الگو در فوتبال : رونالدو (پرتغالیه ، با برزیلیه اشتباه نشه)

پست مورد علاقه : مهاجم

دوست عزیز آقای محمدرضا رضوانی

ورزش مورد علاقه بعد از فوتبال : شنا و تنیس روی میز .

هدف از حضور در تیم : تفریح ، دور هم بودن و گردش .

نظر در مورد تمرینات و جلسات هفتگی : تمرینات خیلی خوبه ، اگر بشه 3 ساعت خیلی بهتره .

در مورد جلسات هفتگی هم خیلی دوست دارم بیام ولی وقت ندارم .

تیم مورد علاقه : در ایران پرسپولیس و در دنیا انگلیس و برزیل .

رنگ مورد علاقه : سفید .

دوست داری اردو کجا بریم : تابستونا خیلی دوست دارم بریم شمال .

بهترین خاطره ای که در تیم داری چی بوده : بهترین خاطره برای من اولین باری بود که با بچه های تیم رفتیم مشهد .

نظرت درباره وبلاگ تیم : خیلی خوبه ، من وقتی بهترین بازیکن میشم و عکسم تو وبلاگ می خوره خیلی خوشحال میشم . لطف کنید عکس های متفاوت در وبلاگ استفاده کنید .

صحبت پایانی : در پایان هم پیشنهاد می کنم اردو و استخر بریم . و اگر میشود رنگ پیراهن های جدید تیم بژ باشد .

امیدوارم همه بچه های تیم موفق باشند .

 






          
جمعه 87 آبان 10 :: 2:13 عصر
<   <<   11   12   13   14   >   
آمار
  • بازدید امروز: 41
  • بازدید دیروز: 81
  • کل بازدیدها: 287527
همراهان

ابزار وبلاگ