![]() ![]() ![]() ![]() ![]() به نام خدای حسین علیه السلام اربعین چله سرهای جداست یا زینب مهدی فاطمه گریان ز عزاست یا زینب اربعین غم و درد ، صحنه رزم و نبرد ، پر از صبر و سکوت ، پر از عشق و قنوت خدایا چه گذشت بر دل زینب ، صدای نیزه ها و سم اسبان و سنگ ها و صداها و ... وای از دل زینب دلم گرفته آسمون ، نمی تونم گریه کنم شدم یتیم بی نشون نمی تونم گریه کنم فرا رسیدن اربعین سرور عشق ، حضرت سید الشهدا امام حسین علیه السلام را به محضر فرزند غریبشان امام مهدی منتظر عجل الله تعالی فرجه الشریف و مقام معظم رهبری و شما بچه های با عشق تیم شهدای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تسلیت عرض می نمایم. قلم عاجز است که غم را به تصویر کشد ، آن هم غم هجران زینب و حسین علیهما السلام ، اما برای اینکه بی نصیب نباشیم از سفره اربعین ، حدیثی از امام حسن عسکری علیه السلام را تقدیم دلهای سوگوارتان می کنم : حضرت می فرمایند : علامات مؤمن 5 تاست ، اول خواندن نمازهای نافله ، دوم انگشت به دست راست کردن ، سوم بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم در نمازهای اخفاتی ، چهارم سجده نمودن بر خاک و پنجم زیارت امام حسین علیه السلام در اربعین خدایا به غربت اربعین زینب زیارت مولا و آقایمان را در چنین روزی نصیبمان کن. آمین یا رب العالمین ـ التماس دعا
به نام الله پاسدارحرمت خون شهیدان سلام به همه شماکه باور دارید...
ایران من افتخارکن ...به من ...آری به من ..که فرزندخمینی ام
سالروز ولادت امام موسی کاظم علیه السلام راخدمت امام زمان علیه السلام و شما بچه های باعشق تیم شهدای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تبریک عرض می کنم. امام موسی بن جعفرعلیهما السلام که به القاب صابر ، کاظم ، باب الحوایج معروف بودند ، درروزیکشنبه 7 صفر سال 128 هجری قمری درسرزمینی بین مکه و مدینه به اسم ابواء بدنیا آمدند وخورشید جسمانی ایشان در روز 25 رجب سال 183 هجری در 55 سالگی غروب کرد.
شخصی که از تبارخلیفه دوم بود نسبت به امام موسی کاظم علیه السلام فحاشی می کرد ، یاران امام ازامام خواستند که اجازه دهند با این فردبرخورد کنند ، اما امام اجازه ندادند. روزی امام سراغ این شخص را گرفتند ، اصحاب گفتند که خارج از شهر مشغول کشاورزی است ، امام به سمت مزرعه اوحرکت کردند و وارد مزرعه او شدند ، آن شخص با دیدن امام شروع به داد وبیداد کرد و به امام گفت که مزرعه ام راخراب کردی ، اما امام جلو رفتند و کناران شخص نشستند وازاو پرسیدند: ازاین زمین چقدردرآمد بدست می آوردی ؟ شخص گفت من ازغیب خبر ندارم اما احتمالاً 200 دینار ، امام 300 دیناربه آن شخص دادند وبه وی گفتند درضمن بعد ازاینکه من رفتم آن قسمت ازمزرعه ات که خراب شده مثل روزاولش خواهدشد ، سپس امام به سمت مسجدرفتند ، اصحاب هم بودند که آن شخص آمد درحالیکه دشمنان اهل بیت علیهم السلام را دشنام می داد وامام رامدح می کرد. به روایتی امام ، قریب به 14سال درزندان بودند ، روزی شخصی به امام پیشنهاد داد که امام نامه ای به شخصی بنویسد وازاوکمک بخواهد ، امام فرمودند ازپدران خود شنیدم که خدا به حضرت داودعلیه السلام وحی کرد ، هرگاه بنده ای به یکی ازبندگان من امید بست همه درهای آسمان به رویش بسته می شود و زمین زیر پایش خالی می شود. سرانجام به دستور هارون الرشید امام رامسموم کردند وامام در سن 55 سالگی به شهادت رسیدند. هرکس می خواهدقوی ترین مردم باشدبرخدا توکل کند
نام : محمد از مهمترین وقایع سیاسی زمان ایشان ، سرنگونی حکومت ننگین امویان و روی کار آمدن حکومت پلید عباسیان است. از آنجایی که در دوران امامت ایشان ، تهاجم شدید دشمنان اسلام متوجه مسایل اعتقادی ، کلامی و فقهی اسلام شده بود و جعل حدیث نیز به این تهاجم دامن زده بود ، امام با تدبیری عالمانه ، اقدام به برگزاری دوره های آموزشی و تربیتی نمودند و صدها شاگرد متکلم ، فیلسوف و فقیه تربیت کردند. زمان حکومت ایشان مقارن با حکومت هشام بن عبدالملک ستمگر بود. فرزند ایشان امام صادق علیه السلام می فرمایند : با پدرم به مراسم حج رفتیم که در آنجا پیرامون امامت اهل بیت علیهم السلام صحبت نمودند ، هشام هم که از دمشق آمده بود نتوانست به جهت حفظ آبروی خود معترض امام بشود ، هشام بعد از اتمام مراسم حج به دمشق رفت و از فرماندار مدینه خواست تا امام باقر و امام صادق علیهما السلام را به دمشق بفرستد ، پس از چهار روز از ورود این دو امام به دمشق ، هشام ایشان را به قصر فرا خواند ، هشام لشکری سراپا مسلح در قصر آماده داشت که مشغول تیراندازی بودند ، به امام باقر علیه السلام هم گفت که تیر بیاندازد ، امام فرمود : من پیر شده ام ، مرا معاف کن. اما هشام قسم خورد که نمی گذارد ، لذا امام کمان را گرفت و تیر اول را به وسط هدف زد ، تیر دوم را به وسط تیر اول و همین طور ادامه دادند و تیر نهم را به وسط تیر هشتم زدند و تعجب همگان را برانگیختند و هشام گفت شما برترین تیرانداز عرب و عجم هستی ، از خصوصیات بارز ایشان خوشرویی و گشاده رویی بود و می فرمودند : مصافحه ( دست دادن ) کدورت ها را می برد و گناهان را می ریزد. سرانجام هشام ملعون در 7 ذی الحجه سال 114 هجری امام باقر علیه السلام را مسموم می کند و ایشان در سن 57 سالگی به شهادت می رسند و قبر شان در بقیع می باشد. امام باقر علیه السلام در اواخر عمر مبارکشان فرمودند : ای پسرم بر حق صبر کن هرچند که تلخ باشد.
آمار
نویسندگان
همراهان |
![]() |