سفارش تبلیغ
صبا ویژن
جشن سالگرد تاسیس تیم : 5 شنبه ، 4 تیرماه ، باغ دایی ، حرکت ساعت 18 از منزل آقای محبی
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من
درباره


تیم فوتبال شهدای پیامبر در تیرماه 1381 تأسیس گردید. رسالت این وبلاگ انعکاس اخبار تیم محبوبمان است.
دیکشنری

« به نام زیبای بی انتها »

سلام

 امیدوارم که حالت خوب باشه و در سایه سبزِ حجتِ خدا مهدی موعود غرق در عبودیت باشی.

از بس که دلم برات تنگ شده بود دیگه مقدمه چینی نکردم ، اما نمی دونم تو هم دلت برام تنگ شده یا نه ؟

اما باور کن که

از ته دل دوستت دارم و برای دیدن تو ، لحظه ها را ، دونه به دونه می شمارم ، آخه من زندگیمو مدیون تو هستم ، اگه تو نبودی ، اصلاً خدای مهربون منو خلق نمی کرد ،  برا همینه که خیلی می خوامت .

ازت خواهش می کنم

 هیچ وقت خاطرات با من بودن را فراموش نکنی ، من که هیچ وقت حتی کوچکترین لحظاتی که با تو گذراندم را از یاد نمی برم .

یادم هست وقتی

تو دل شب ، پا می شدی و با تمام وجود به خدا سلام می کردی و نگاه به آسمون می انداختی و چشای قشنگت غرق اشک شوق می شد.

 یادش به خیر !

بعد وضو می گرفتی تا رسماً جواب سلام فرشته های رحمت خدا را بدهی و من نظاره گر عبادت خالصانه ات بودم و خدا را به خاطر تو شکر کردم .

یادت هست ؟

بعد از وضو کنار سجاده می آمدی و قبل از پهن کردن سجاده نماز ، سفره نیاز دل مهربونت رو پهن می کردی و با ابراز نیاز به خدای بی نیاز آسمون ها ، نماز شب را زمزمه می کردی .

آه !

چقدر سجده هایت را دوست دارم ، مخصوصاً وقتی که شبنم چشای قشنگت ، جانماز را خیس می کرد .

یادته ؟

وقتی دستاتو رو به آسمون در حالت قنوت قرار می دادی و از خدا طلب عفو و بخشش می کردی ، ولی من دیگه حیا می کردم و بقیه دردِ  دل صمیمانه ات را با خدای بخشنده گوش نمی دادم تا مبادا خجالت بکشی ، اما از تواضع تو در مقابل عظمت حق ، سر مست شده بودم و به حال معنویت غبطه می خوردم .

حتماً خوب یادته که

بعد از نمازِ نیاز ، تو پهن کردن سفره سحری به مادر مهربونت کمک می کردی و هنوز یادمه که برقِ نگاه مهربون مادرت ؛ نویدی تازه می داد ، آره حتماً تو قلبش داشت دعات می کرد ، خوش به حالت ، دعای خیر پدر و مادر ، آینده سبزی را برات به ارمغان می آره .

 

فرارسیدن ماه میهمانی خدا مبارک باد

یکی دو روز دیگه مونده

تا ببینمت و دو تایی به خدا برسیم ، ولی ازت چند تا خواهش دارم و می دونم که رومو زمین نمیندازی !

اولش اینکه

سعی کن و از خدا هم بخواه تا کمکت کنه گناه نکنی ، حتماً می دونی که دست و پای شیطون بسته است .

دیگه اینکه

سعی کنی نمازا تو اول وقت بخونی .
احترام پدر و مادرت را هم بیشتر از گذشته داشته باش .
راستی خوندن قرآن را هم جزء کارهای اصلیت قرار بده
و
در آخر خودت هم خوب می دونی که باید چیکار کنی تا شب قدر امام زمان (علیه السلام) پرونده ات را برای  یک سال پر از نعمت و رحمت ، امضاء کنه .

دوستدار روی گلت
رمضون ، ماه عشق خدا

 






          
جمعه 88 مرداد 30 :: 11:17 صبح

آمار
  • بازدید امروز: 14
  • بازدید دیروز: 123
  • کل بازدیدها: 284905
همراهان

ابزار وبلاگ